خراسان نوشت: تصمیم برای برخورد با شیرهکشخانهها، مراکز استعمال مواد مخدر، کار سادهای نبود. معمولاً این مراکز فساد در حاشیه شهر قرار داشت و صاحبان آن ها، تعدادی قدارهکش را استخدام کرده بودند که درگیر شدن با آن ها ساده نبود.
افزون بر این، بسیاری از این مراکز به مأموران دارالحکومه رشوه و حق حساب پرداخت میکردند و به همین دلیل، از برخورد آن ها در امان بودند. شیرهکشخانههای حاشیه شهر، تنها محل استعمال مواد مخدر نبود، بلکه دهها جرم و جنایت در آن ها به وقوع میپیوست و کسی را یارای مقابله با آن نبود. فساد جاری در شیرهکشخانهها، به برخی قهوهخانههای شهر هم کشیده شده بود و همین مسئله، مردم را به واکنش علیه فساد موجود واداشت.
طبق گزارش شماره ۱۲ هفتهنامه خورشید، «[مردم در مقابل در انجمن جمع شدند و گفتند:] شما[اعضای انجمن] در پیشرفت امور جد و اهتمام ندارید. در این دو ماه و نیم که انجمن دایر شده و امید کلیه مردم به اقدامات شما وکلاست، با وجود این هیچ گونه اقدامی در اصلاح امور نفرمودهاید. از بابت مالیات قرار شدهبود که یک ثلث بیشتر حواله نکنند و حالا با هر پُست عریضهجات، شکایت و تظلم از ولایات، از زیادهروی حکام در باب مالیات میرسد و هنوز شما صورت صحیح بدهی آن ها را نگرفتهاید. هکذا از بینظمی شهر، شبی نیست سرقتی نباشد.
اگر شما اقدام نمیکنید، بگویید تا ما تکلیف خودمان را بدانیم. در این بین از تمام اصناف، متدرجاً[به تدریج] چند نفری به انجمن آمده، جمعیت زیاد شد؛ هکذا از طلاب مدارس از هر مدرسه جمعیتی میآمدند و تأکید و اصرار داشتند که حکم کنید ما خودمان قهوهخانهها را ببندیم. حضرات علما و وکلاء فخام[بزرگوار] آن ها را نصیحت، موعظه و ساکت میکردند که اجرای احکام، تکلیف حکومت است، نه انجمن.» اما اعتراض مردم به اعضای انجمن، به ویژه در مورد بسته شدن برخی قهوهخانهها و همچنین، شیرهکشخانهها، به پایان نرسید. به تدریج در مشهد شایع شد که انجمن، اهتمام لازم را برای برخورد با این معضل اجتماعی ندارد. به همین دلیل، این بار بانوان وارد میدان شدند.