اگر میخواهید پوشاک دست دوم مارک بخرید حتماً به سرای عزیزالله اف، کوچه عباسقلی خان، خیابان راهنمایی، سناباد و بلوار معلم و چند جای باکلاستر دیگر سری بزنید.
شاید برای شما مهم نباشد که بدنتان قارچ بگیرد یا هزار و یک بیماری دیگر میهمان تنتان شود. شاید بدتان نیاید لباسهای چروکیده و نافرم را بدهید خشکشویی و دوباره بپوشید. شاید اصلاً آن بوی زننده حاصل از مواد ضدعفونی کننده لباسهای از رده خارج شده تاناکورا حال شما را بهم نزند. شاید شما از آن دسته افرادی هستید که فقط مارک پشت یقه حالتان را خوب میکند تا چشم اطرافیان را در بیاورد!
لباسهایی با بوی مشمئز کننده
آدرس یک مغازه در یکی از خیابانهای بالا شهر را میدهند؛ میگویند: «طبقه سومِ فلان طلا فروشی...» وقتی به طلافروشی میرسیم کنارش دری قهوهای رنگ را میبینیم با راه پلههایی کثیف که معبر یک ساختمان قدیمی را تشکیل میدهد. لباسهای کهنه با بویی مشمئز کننده سر رگالها منتظر مشتریاند. دو مشتری اتاقی ۱۲ متری را بالا و پایین میروند. اگر چه فروشنده ادعا میکند اینها لباسهای اروپایی و آمریکایی است، اما شکل و شمایل لباسها غیر از این را میگوید. لباسها با طرح و رنگ جهان سومی، آن هم از نوع مناطق پرت!! همان رنگها و همان طرحها فقط کمی مچالهتر... کمی داغونتر با قیمتهای دور از ذهن!
مقداری از لباسها هم گوشه و کنار مغازه تلنبار شدهاند روی هم و فروشنده در راستای تبلیغات برای خرید آن همه پلشتی توصیه میکند برای تماشای پالتوها و لباسهای فصلی، این انباشتههای پر از میکروب را هم زیر و رو کنیم.
فروش کفشهای کار کرده
فروشگاه کفش دست دوم هم دریک طبقه دیگر است. اگر حوصله گشتن میان کفشهای خاک گرفته را داشته باشی، میان آنها میتوانی کفشهای خوبی پیدا کنی، اما بهتر است چشمت را روی قیمت هایش ببندی. در اتاق کفشهای کودکانه و زنانه یک چکمه زنانه زخمی ۱۵۰ هزار تومان است و یک چکمه دخترانه ۸۰ هزار تومان. آن طرفتر فروشنده بعد از کمی فکر و ورانداز کردن، کفشهای ورزشی را با تخفیف فراوان ۴۰ تا ۶۰ هزار تومان تخمین میزند. بعد هم یک سری کفش پیچیده شده در پلاستیک را در یک سبد پلاستیکی آبی نشان میدهد و میگوید اینها تازه رسیده!
مغازهای دیگر اما در بافت مرکزی شهر، فروشنده یک کاپشن مارک را بر میدارد به خریدار نشان میدهد و میگوید: این کاپشن را ۲۰۰ هزار تومان میدهم و بعد تبلیغ میکند که شما برای همین مارک در بالای شهر باید ۸۰۰ هزار تومان پرداخت کنید. خریدار کمی کاپشن را ورانداز و با بغل دستیاش مشورت میکند و سرانجام راضی میشود ۲۰۰ هزار تومان برای یک کاپشن دست دوم اروپایی پرداخت کند.
در مغازه کناری پالتوی یشمی زنانه دست یکی دیگر از خریداران است. ظاهر پالتو زیباست و اگر چروکهای حاصل از فشرده شدن آنها در عدلهایی که مسیر طولانی را طی کردهاند را در نظر نگیریم، میتوانیم مطمئن باشیم که در زمان خودش پالتویی گران قیمت و مسحور کننده بوده اما اینجا خریدار ما برای آن حاضر است ۱۵۰ هزار تومان پرداخت کند تا بعد ازشستوشو و اتوشویی، بپوشد و شبهای سرد زمستان، خودش را یک برند پوشِ اعیان جا بزند.
نگاه که میکنم نمیتوانم بگویم همه از سر استیصال و نداری آمدهاند سراغ پوشاک دست دوم که مبالغ اینها هم دست کمی از برندهای دو سه سال اخیر در مغازههای برند ندارد. برخی از خریداران همان مردم بالاشهرند که در این اوضاع خراب هنوز میتوانند مبالغ ۲۰۰ هزار تومان و ۱۰۰ هزار تومان و... را برای یک تکه لباس پرداخت کنند. یک خریدار لباسهای استوک در یکی از مغازههای تاناکورا میگوید: «شب بیا اینجا ببین چه خبر است!»
بازارپر رونق
در شرایطی که بازارهای البسه خارجی به خاطر بالا رفتن غیر متعارف البسه خوابیده، فروش لباسهای دست دوم رونقی دوباره یافته است.
اگر چه همواره وزارت بهداشت و درمان درباره آلوده بودن البسه دست دوم واحتمال انتقال بیماری هایی نظیر بیماریهای قارچی، آلودگیهای شیمیایی و حتی گال، کنه، ساس و شپش که از خارج وارد می شوند به افراد مصرف کننده هشدار دادهاند، اما هنوز مردم مشتری این البسه هستند؛ عدهای برای پوشیدن لباسهای استوک و عدهای هم برای داشتن رختی ارزان قیمت.
بیاطلاعی اتحادیه فروشندگان پوشاک!
اما رئیس اتحادیه فروشندگان پوشاک نسبت به وجود این بازارها در شهر ابراز بیاطلاعی میکند.
جواد مفید نجار میگوید: «بازرسان ما مدام به فروشگاه و مغازههای فروش پوشاک سر میزنند. ما به فروشندگان پوشاک دست دوم مجوز نمیدهیم.» در حالی که فروشندگان این البسه اصلاً مشکل مجوز ندارند. خیلی راحت جایی هر چند مخروبه را اجاره میکنند و لباسهای دست دوم خود را انباشته کرده و میفروشند. وضوح فروش علنی این لباسها را میتوانیم در بازار عزیزالله اُف یا کوچه عباسقلی خان ببینیم که نه اتحادیه به آنها کاری دارد و نه معاونت بهداشت از پس آنها بر میآید. مفید ادامه میدهد: اصلاً فروش اجناس خارجی در بازار خلاف قانون است؛ چون فروشنده داخلی متضرر میشود، اما فروشندگان برندهای خارجی ثبت شده هستند و مشکلی برای فعالیت ندارند.
وی خاطر نشان میکند: به جز برندهایی که از وزارت صنعت و معدن مجوز دارند و به ثبت رسیدهاند، سایر برندها اسمی هستند نه رسمی. اینها هم اقدام به فروش لباسهای دست دوم نمیکنند. وی با وجودی که فروش این لباسها در شهر را تکذیب میکند، معترف میشود که ممکن است افراد برند پوش به خاطر پرداخت ارزانتر به این مغازهها مراجعه کنند. اینها کسانی هستند که برایشان مهم نیست به چه لباسی پول بدهند. اینها فقط میخواهند برند پوش باشند.