در حاشیه برگزاری جشنوارههای هنری معلولان مثل جشنواره تئاتر، وقتی با شرکتکنندهها صحبت میکنی، با نظرات ضد و نقیض زیادی مواجه میشوی؛ عدهای از سازمان بهزیستی که متولی برگزاری این جشنواره هاست تعریف و تمجید میکنند و در مقابل، عده دیگر
شروع به گلایه میکنند. جدا از درستی یا نادرستی هر کدام از این اظهارنظرها، اقدام سازمان بهزیستی در برگزاری جشنوارههایی مثل تئاتر معلولان، با نقدهای زیادی رو به رو است؛ از جمله اینکه سازمان در توجه به گروههای مختلف معلولان، جانب انصاف را رعایت نمیکند؛ مثلاً نابینایان این نقد را وارد میکنند که چرا در جشنوارههای تئاتر معلولان، اعم از منطقهای و بینالمللی، حضور نابینایان کمتر از دیگر گروههاست؟ تا چه اندازه این نقد صحیح است؟ پاسخ این پرسش و دیگر پرسشها درباره فعالیتهای اخیر سازمان بهزیستی در عرصه تئاتر و موسیقی را در گفتوگوی ما با دکتر افسانه فخری، دکترای کارگردانی و کارشناس امور هنری معلولان در سازمان بهزیستی میخوانید.
شاید بد نباشد در ابتدای گفتوگو، ارزیابی شما را درباره میزان فعالیتهای هنری نابینایان نسبت به دیگر گروههای معلولان بدانیم.
سالهاست که معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی به امر حمایت از فعالیتهای هنری معلولان توجه ویژهای داشته و مخصوصاً در دو سال اخیر، شاهد رشد گروههای مختلف معلولان اعم از نابینایان، معلولان جسمی- حرکتی، ناشنوایان، کم توانان ذهنی، معلولان اعصاب و روان و حتی سالمندان در زمینه فعالیتهای هنری بودهایم. اگر بنا را بر ارزیابی منصفانه بگذاریم و بر این نکته تأکید کنیم که کدام گروه نسبت به دیگر گروهها در چه سطحی قرار دارد یا اختصاصاً فعالیتهای نابینایان را در نظر بگیریم، در حوزه تئاتر گروههای نمایشی نابینایان کمتر از دیگر معلولان مثل گروههای جسمی- حرکتی، اختلالات ذهنی و بیماران اعصاب و روان در صحنه حضور دارند. البته دو سال پیش و در چهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر معلولان، گروههای کودک ونوجوان نابینا شرکت کردند که به نظر من اتفاق مثبت و قابل اعتنایی است، ولی در حوزه موسیقی اوضاع برعکس است؛ یعنی گروههای بیشتری از نابینایان را میبینیم که فعالیت میکنند؛ تا آنجا که درخواستهای زیادی از سوی نابینایان برای برگزاری جشنواره موسیقی معلولان داشتیم.
ظاهراً قرار بود امسال جشنواره موسیقی معلولان بعد از ۱۰ سال برگزار شود، اما این اتفاق نیفتاد.
امسال قرار بود شش جشنواره منطقهای تئاتر، دو جشنواره منطقهای موسیقی و یک جشنواره کشوری نمایشهای رادیویی داشته باشیم. جشنوارههای منطقهای موسیقی قرار بود در دو منطقه کاسپین به میزبانی استان گلستان و خلیج فارس به میزبانی هرمزگان برگزار شوند که نابینایان در این جشنواره میتوانستند حضور پر رنگی داشته باشند.
جشنواره نمایشهای رادیویی هم که اساساً در تخصص نابینایان است، اما متأسفانه به علت مشکلاتی که در تأمین اعتبار داریم، فعلاً برگزاری تمام این جشنوارهها به تعویق افتاد. ما منتظر برطرف شدن این مشکل هستیم که به امید خدا بتوانیم حداقل جشنواره موسیقی این دو منطقه را برگزار کنیم.
به حضور کمرنگ نابینایان در عرصه تئاتر معلولان اشاره کردید. به نظر خود شما که سالها در زمینه فعالیتهای هنری در سازمان بهزیستی فعالیت میکنید، چرا این گروه از معلولان در عرصه جذابی مثل تئاتر کمتر از دیگر گروههای معلولیتی شرکت میکنند؟
یکی از مهمترین علل این کمرنگی برمی گردد به این موضوع که معمولاً خود معلولان نمایشها را کارگردانی میکنند. البته این به معنی بی میلی نابینایان به هنرهای نمایشی نیست. اتفاقاً ما نمونههایی از دوستان نابینا در چند استان داریم که رشته تحصیلی کارگردانی یا بازیگری سینما یا ادبیات نمایشی را انتخاب و در آن رشتهها تحصیل کردند، اما تعداد این افراد انگشت شمار است. پس، معمولاً گروههای نمایشی معلولان توسط افراد بینا کارگردانی میشود. بیشتر این افراد هم علاقهمند به استفاده از معلولان ذهنی یا جسمی-حرکتی هستند؛ یعنی ترجیح میدهند با این نوع از معلولان گروه نمایشی تشکیل دهند. شاید یکی از دلایل این بی میلی کارگردانهای بینا به استفاده از نابینایان، احساس وجود پارهای مشکلات مثل میزانسنها و هماهنگی نابینایان با میزانسنهای مختلف است. با این حال، نمونههایی داریم که موفق به اجرای عمومی شدند. مثلاً همین نمایش «شاباش خان» که آقای عربی کارگردانی کرد و مهر ماه امسال در خانه نمایش به روی صحنه رفت، توسط یک گروه نمایشی نابینایان اجرا شد یا آقای شاهد پیوند که یکی از همکلاسیهای قدیمی خود من است، سالها با نابینایان گروه «صدای باران» را تشکیل داد و اجراهای مختلفی به روی صحنه برد.
برای از بین بردن چنین نگاهی چه باید کرد؟
من اصلاً منکر سختی کار یک گروه نمایشی نابینایان از صفر تا صد نیستم. یعنی اگر بنا باشد هم کارگردان و هم بازیگران از نابینایان باشند، قطعاً در مواردی مثل چارچوبهای صحنه دچار مشکل میشوند. البته این قاعده درباره نمایشهای رادیویی صدق نمیکند. بهنظر من نابینایان توانایی قابل توجهی در تولید نمایشهای رادیویی دارند، اما موضوع صحنه تفاوتهای زیادی با رادیو دارد. به نظر من برای جلب توجه و نظر کارگردانهایی که ترجیح میدهند با گروههای جسمی-حرکتی یا معلولان ذهنی کار کنند، باید صحبتهای سازندهای صورت بگیرد و در واقع، این افراد را باید روشن کرد که میتوانند بسته به نوع توانمندیهای نابینایان، از آنها استفادههای بیشتری در عرصه نمایش بکنند.
حمایتهای سازمان بهزیستی از گروههای نمایشی نابینایان در چه حوزه هایی است؟
ما میتوانیم برای این گروهها تورهای نمایشی بگذاریم. تورهای نمایشی به این شکل است که مثلاً در حوزه کودک یک گروه از یکی از استانها به تهران دعوت میشود، بنا بر تفاهمنامهای که ما با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام دادیم، این گروه امکان اجرا به مدت چند شب را پیدا میکند. علاوه بر این امکان، تأمین محل اقامت و پذیرایی هم با سازمان بهزیستی خواهد بود. حتی وقتی این گروهها به یکی از جشنوارههای تئاتر منطقهای راه پیدا کنند، باز هزینه ایاب و ذهاب و پذیرایی با سازمان بهزیستی است. شاید با خودتان فکر کنید هزینه ایاب و ذهاب و پذیرایی که چیز خاصی نیست و نباید این امکان تدارکاتی را حمایت حساب کرد، اما من این نکته را یادآور میشوم که گروههای نمایشی غیرمعلول که متقاضی شرکت در یک جشنواره میشوند، معمولاً هزینههای ایاب و ذهاب را خودشان میپردازند که هزینه زیادی است. شاید وزارت ارشاد فقط محل اقامت را در اختیارشان بگذارد. علاوه بر این، ما اقدام به برگزاری کارگاههای آموزشی برای معلولان و نابینایان با حضور چهرههای مطرح عرصه نمایش میکنیم. مثلاً استاد حکیم رابط که یکی از چهرههای مطرح نمایشنامه نویسی است، همکاریهای ارزندهای با ما دارد. ما معلولان علاقهمندی را که در کارگاههای ایشان شرکت کردهاند به خود استاد وصل میکنیم تا نوشتههای این افراد را بررسی کنند و در واقع، این جوانان را هدایت کنند تا به شکل حرفهای موفق به نوشتن یک نمایشنامه قابل قبول شوند. همین طور آقای دکتر قطبالدین صادقی کارگاههای تخصصی ارزشمندی برای گروههای مختلف معلولان برگزار کردند. خب در میان این شرکتکنندهها، نابینایان هم هستند. اینها یعنی حمایت؛ البته که باید دیگر نهادها ما را یاری دهند. به هر حال سازمان بهزیستی یک سازمان خدماتی- رفاهی است و فعالیتهای هنری، بخشی از بودجه این سازمان را به خود اختصاص میدهد. ما حتی بهدنبال کشف استعدادهای معلولان هستیم تا با حمایت از آنها، راه پیشرفت را برای رسیدن به قلههای حرفهای هموار سازیم.
یکی از درخواستهای گروههای نمایشی معلولان، حمایت سازمان بهزیستی به منظور فراهم کردن بستر مناسب برای اجراهای عمومی است؛ البته که این امر بدون تعامل بهزیستی با دیگر نهادها ممکن نیست و این بیانصافی است که بگوییم بهزیستی در این زمینه کاری نکرده، اما به نظر میرسد اقدامات سازمان در این زمینه کم رنگ است.
ما این امکان را داریم تا در مراکز مربوط به خودمان بلیت فروشی کنیم تا مثلاً گروه نمایشی که از استان قم برای اجرا به تهران آمده، اجرای موفقی داشته باشد؛ اما ما یک طرف ماجرا هستیم، طرف دیگر مخاطبی است که بهدنبال اجرای خوب است تا برای تماشایش بلیت بخرد. اگر یک گروه از معلولان اجرای ضعیفی داشته باشد، طبیعی است که هیچ مخاطبی از بیرون رغبتی برای تماشای آن اجرا نشان نمیدهد. من این موضوع را بارها به گروههای مختلف معلولان گوشزد کرده ام. یک نکته مهم را هم نباید از نظر دور کنیم و آن، جشنواره زدگی گروههای نمایشی است. همه بهدنبال این هستند که فقط در جشنوارهها شرکت کنند. بسیار پیش آمده که گروههای مختلف با من مشورت کردهاند و من دائماً به آنها توصیه کرده و میکنم که اقدام به تأسیس مؤسسات هنری بکنند و فعالیتهای خودشان را گسترش دهند، اما با تمام توصیهها و سفارشها، سر آخر میپرسند جشنواره کی برگزار میشود.
این درست که نابینایان روی صحنه با مشکلات زیادی رو به رو میشوند و این نکته را کارگردانهایی که با نابینایان کار کردهاند هم تأیید میکنند، اما یکی از ویژگیهای نابینایان، داشتن روحیه نوشتن و پرورش ذهن و فکر است. شما به برگزاری کارگاههای تخصصی اشاره کردید؛ در این کارگاهها تا چه میزان به تربیت نیروی قلم شرکتکنندهها توجه میشود؟
قبل از پاسخ به این سؤال نکتهای را لازم میدانم مطرح کنم که به نظرم قابل توجه است. این نکته را کسی میگوید که رشته تحصیلی اش تئاتر است. با وجودی که دوستان معلول و نابینایان در رشتههایی مثل ادبیات نمایشی تحصیل میکنند، وقتی تصمیم به نوشتن یک متن نمایشی میگیرند، نمیتوانند کار درخوری ارائه بدهند؛ یک متن بدون کشمکش، هیجان، اوج و فرود ارائه میدهند که بسیار هم ضعیف است. طبیعی است با یک کارگاه یک هفتهای حتی یک ماهه کسی نمایشنامه نویس حرفهای نمیشود. کاری که ما میکنیم، هدایت علاقه مندان به مسیر رشد است. در واقع بچهها را ترغیب به نوشتن میکنیم و همان طور که گفتم، نوشتههای بچهها برای استادانی مثل دکتر صادقی و استاد حکیم رابط ارسال میشوند و آن استادان اشکالات بچهها را میگیرند و این روش همچنان ادامه دارد. الآن هم اگر دوست معلولی احساس میکند که دست به قلم است، میتواند با من یا اگر در استان دیگری است با مسئول آن استان موضوع را مطرح کند و آن مسئول او را با ما مرتبط میکند و ما هم به استادان میرسانیم و این ارتباط بعد از آن، بین خود هنرجو و استاد است تا آنجا که متن نوشته او با اشکالاتی که استادان میگیرند، به متنی پخته تبدیل شود.
آیا این کارگاهها همیشه برگزار میشوند؟
یکی از برنامههای اصلی ما در برگزاری جشنواره تئاتر معلولان، برگزاری کارگاههای تخصصی است. اما جدا از جشنوارهها، اقدام به برگزاری کارگاههای یک هفتهای کردهایم. در اصل دورههای هنری ما در سه عرصه هنرهای تجسمی، موسیقی و نمایشی در قالبهای ۱۰ روزه، ۶ روزه و ۴ روزه ویژه مربیان و کارگردانها برگزار میشود. در کنار این کارگاهها، کارگاههای یک هفتهای ویژه خود معلولان را برگزار میکنیم.
صحبت از برگزاری جشنواره کشوری نمایشهای رادیویی کردید که اساساً نابینایان در این زمینه استعداد دارند. لطفاً در خصوص نحوه برگزاری جشنواره و معیارهایی که در انتخاب آثار لحاظ کردهاید، توضیح دهید.
این جشنواره را یک بار بهصورت منطقهای برگزار کردیم که مورد توجه گروههای سالمند و نابینایان قرار گرفت. طی درخواستهای زیادی که از سوی معلولان داشتیم، تصمیم گرفتیم جشنواره نمایشهای رادیویی را بهصورت کشوری برگزار کنیم. به علت مشکلاتی که در تأمین اعتبار داشتیم، زمان برگزاری جشنواره به عقب افتاد، اما خوشبختانه این مشکل برطرف شد. اوایل سال فراخوان جشنواره را منتشر کردیم، اما با پیش آمدن بحث اعتبار و حل شدن آن، دوباره تصمیم گرفتیم فراخوان را منتشر کنیم تا آن دسته از علاقه مندانی که موفق به شرکت در جشنواره نشدهاند، امکان شرکت را داشته باشند. شیوه کار هم شبیه به جشنواره تئاتر است. به این معنا که گروههای شرکتکننده در آغاز، متن نمایشی خودشان را ارسال میکنند، بعد از تأیید، یک نسخه از اجرایشان را در قالب لوح فشرده به دفتر جشنواره میفرستند تا بازبینی شود.
میزبان جشنواره کدام استان است؟
این جشنواره آذر ماه امسال در مشهد و با همکاری رادیو مشهد برگزار میشود، اما شیوه کار به این شکل نیست که گروههای شرکتکننده در مشهد جمع شوند. درواقع فضای رقابتی شکل تازهای دارد. بعد از بازبینی لوحهای فشرده اجراها که بهصورت تصویری است، نمایشهای برتر از نظر کارگردانی، بازیگری، کیفیت ضبط صدا و استفاده از افکتهای حرفهای، انتخاب میشوند و در روز اختتامیه، بعد از معرفی نمایشهای رادیویی برگزیده از هر استان، با همراهی صدا و سیمای مرکز آن استان، آن نمایش از رادیوی استانی پخش میشود؛ یعنی روز اختتامیه جشنواره نمایشهای برگزیده از رادیوهای استانهای برگزیده به روی آنتن میروند.